حمید رسایی در کانال تلگرامیاش دربارة مصادره دو میلیارد دلار از اموال ایران با نقد نظرات محمدجواد ظریف مینویسد: جناب آقای ظریف در گفتگو با یک نشریه آمریکایی گفته اند: حکم دادگاه آمریکا بر مصادره ۲ میلیارد دلار از اموال ایران، دزدی خیابانی است و من کل احترامم به دستگاه عدالت آمریکا از بین رفت.
جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم در پاسخ به ظریف گفته است: ظریف میتواند هرچه دلش میخواهد بگوید ولی ما از تصمیم دادگاه برای مصادره اموال ایران دفاع میکنیم.
راستش را بخواهید، همه مشکل ما با جناب ظریف دقیقا همین نقطه است که ایشان علی رغم این همه ظلم و ستم نظام حاکم بر آمریکا آن هم نه فقط در حق ملت ایران بلکه در حق همه ملت های مظلوم جهان، همچنان برای نظام آمریکا «عدالت» و برای آن عدالت، «احترام» قائل است! البته اینکه ظریف بعد از سی و هفت سال ظلم و ستم آمریکایی ها در حق ملت ایران، همچنان هیأت حاکمه آمریکا را عادل می دانسته شاید برای عده ای عجیب باشد اما برای آنهایی که می دانند، Mr.Zarif دوره تحصیلات دبیرستان، دانشگاه و حتی بعد از انقلاب، دوره سربازی و بعد از آن هم شغل و تشکیل خانواده و اهل و عیال و ... تا همین سه سال قبل را در آمریکا بوده اند، عجیب نیست.
بگذریم، وقتی ظریف از عدالت یانکی های آمریکایی ناامید شد یاد داستان دو موشی افتادم که پس از اختلاف در تقسیم قطعه پنیری به عدالت دشمنشان که گربه است، پناه برده بودند. قصه از این قرار است:
دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند و نزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازویی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آن ها تقسیم کند. گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید. گربه دوباره از آن، مقداری جدا کرد و خورد. باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین تر شد. گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچک باقی ماند. پس گربه آخرین تکه را به موش ها نشان داد و گفت: این هم مزد کرسی قضاوتم است و آن را بر دهان گذاشت و دو موش، با شکم گرسنه کل احترامشان نسبت به عدالت ورزی دشمن دیرنه شان از بین رفت.
داستان از این قرار است: سهم ناچیز بدست آمده از برجام که در کاسه دلخوشان به آمریکا قرار خواهد گرفت، نیز در پایان باید بابت عدالت یانکی ها پرداخته شود.
کتاب «بچرخ تا بچرخیم» به زودی منتشر خواهد شد
محمد سرشار، نویسنده کتاب «بچرخ تا بچرخیم» در کانال تلگرامیاش درباره انتشار این کتاب نوشت: مرکز اوج کودک و نوجوان اعلام کرد با پایان تصویرسازی و صفحهآرایی کتاب داستان «بچرخ تا بچرخیم»، نسخه دیجیتالی و سپس نسخه چاپی آن، وارد بازار کتاب خواهد شد.
این کتاب داستان براساس فیلم پویانمایی مشهور «بچرخ تا بچرخیم» در 56 صفحه نوشته شده و مخاطب آن کودکان 9 سال به بالا هستند.
این داستان رمزی، ماجرای مقاومت خانواده آقاجون در برابر زورگوییهای آقای سام و پسرانش را روایت میکند و با سادهسازی مفاهیم اقتصاد مقاومتی برای کودکان، آنها را به تمرکز بر تولید داخلی و ساخت فناوریها و ابزارهای بومی، تشویق مینماید.
داستان این کتاب، بهترین داستان نوجوان چهارمین جشنواره مردمی رسول آفتاب و انیمیشن آن، بهتری فیلم پویانمایی ششمین جشنواره مردمی عمار شناخته شده است.
خروجی یک جلسه نفتی با موضوع اقتصاد مقاومتی از زبان احمد توکلی
احمد توکلی در کانال تلگرامیاش نوشت: امروز (دوشنبه 6 اردیبهشت) به دعوت دفتر اقای جهاگیری معاون اول محترم رئیس جمهور در جلسه ای که دکتر آقامحمدی اداره میکرد شرکت کردم، موضوع بحث نسبت الگوی قرارداد نفتی با اقتصاد مقاومتی بود. از چند مؤسسه پژوهشی، دانشگاه، دستگاه دولتی، مدیران ذیربط وزارت نفت و بنده هم از دیدهبان شفافیت و عدالت حاضر بودیم. چند نکته گفتنی در حد این مقام این است:
1- نخستین نکته جذاب جوان بودن نیمی از حاضران بود (13 نفر از 28 نفر). جذابیت فقط به سنشان مربوط نبود، بلکه به تسلط آنها در تحلیل موضوع و برجسته کردن نقاط مثبت و منفی الگو بود. انصاف در بیانشان هم قابل توجه بود.
2- مباحثه به شکل حمله و دفاع نبود، بلکه نقدها را مدیران نفت یا میپذیرفتند یا سعی میکردند با توضیح پاسخ دهند.
3- اعتراضهای منطقی بیشتر متوجه رویکردها بود. چرا که این فکر در سطح بالای نفت در برخی دیده میشود که ما در تمام این 37 سال به جایی نرسیدهایم، اکثر آنها که صحبت کردند با این نگاه مخالف بودند. بنده گفتم که اگر وضع صنعت نفت چنان باشد که شما میگویید مقصر همین نگاه حقارت آمیز و به کارگیری نیروهای وابسته به قدرتمندان در طول سالهای طولانی بوده است. اگر نفت به جای وابسته سالاری شایسته سالاری را از گذشتهها تا امروز رعایت میکرد و افراد با انگیزه و دانایی مانند برنایان همین جلسه را ترجیح میداد حالا وضع دیگری داشتیم. اگر چه من این خود کوچک بینی را در این حد قبول ندارم. ضمناً فرصت را غنیمت شمردم از برخورد آقای زنگنه با انتقادات و تلاش برای اصلاح مصوبه دولت تشکر کردم.
فرار به جلو، قبل از اعلام رسمی شکست برجام
دکتر رضا سراج در تحلیل اظهارات وزیر امور خارجه مینویسد:
مقدمه
ظریف به مجله آمریکایی نیویورکر گفت: «مهمترین مشکل برجام این است که ایالات متحده، بعد از هشت سال متفرق کردن همه، با هراس افکنی و وضع جریمههای سنگین علیه کسانی که میخواستند با ایران تجارت کنند، خودش را کنار کشیده است.»
نگاه اول به اظهارات آقای ظریف
در نگاه اول به اظهارت آقای ظریف شاید اینچنین به نظر برسد که ایشان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و معادلات حاکم بر آن، در حال بهربرداری از این معادلات هستند و از سوی دیگر وضعیت خطیر دولت برجامی آقای روحانی را برای چاره اندیشی به طرف آمریکایی گوشزد می نمایند.
نگاه دوم به اظهارات آقای ظریف:
اما در نگاه دوم به نظر می رسد ایشان با پیش بینی به بن بست رسیدن برجام (با توجه به اظهارات رییس بانک مرکزی مبنی بر اینکه برجام تقریبا هیچ دستاوردی نداشته است) فرار به جلو را زمینه سازی می نمایند. با سهل اندیشی و اشتباه محاسباتی، همه مزیت های راهبردی در برنامه هسته ای ایران نقدا به آمریکا واگذار شد و در ازای آن همه مزیت، وعده های بدون ضمانت و نسیه از طرف آمریکایی دریافت گردید. بدیهی است که افکارعمومی به آسانی از کنار خسارت محض برجام نخواهد گذشت.
نتیجه
دیپلماسی برجامی به مثابه دیپلماسی قرن 19 قجری، ایران را دام آمریکا برای مذاکرات فرساینده انداخته است که طی آن ایران با تحذیر، می بایست از یک سو خطوط قرمز آمریکا را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر اقناع شود تا برای رسیدن به تعامل با ایالات متحده، بقیه مزیت های راهبردی خود ( عمق استراتژیک، موشک و... ) را نیز واگذار نماید.
«فرهنگ سوگ شیعی» از سوی انتشارات خیمه منتشر شدعبدالله شهبازی در کانال تلگرامیاش به انتشار دانشنامهای تخصصی با موضوع آیین عزاداری شیعیان میپردازد. وی آورده است: ویراست یکمِ «فرهنگ سوگ شیعی» دانشنامهی تخصصی آیین عزاداری شیعیان توسط انتشارات خیمه منتشر شد. این دانشنامه تلاشی میانرشتهای و گروهی در راستای شناخت و معرفی روشمند و علمیِ آیینها و رسوم عزاداری و مقولات مرتبط با آنها است که تدوین و نگارش آن از پاییز سال 1389 آغاز شده و تا زمستان 1394 ادامه داشته است. ویراست یکم این دانشنامه 237 مقاله (28 مقالهی ارجاعی) را شامل میشود که توسط 43 نویسنده نگاشته شدهاند. مدیریت این پروژه و سرویراستاری آن را محسنحسام مظاهری برعهده دارد. تمرکز اصلی این دانشنامه، بر شناخت مقولهی عزاداری مذهبی شیعیان در کشورهای مختلف (با تأکید ویژه بر ایران) است و موضوعاتی که مستقیم یا با واسطه به این مقوله مرتبط میشوند. مداخل این دانشنامه، 10 گروه موضوعی اعم از مفاهیم و اصطلاحات، آثار مکتوب، اشخاص، آیینها، آداب و رسوم، واحدهای جغرافیایی، اماکن، اشیا، زمانها، سازمانها و دورههای تاریخی و دولتها را شامل میشود.
«فرهنگ سوگ شیعی» یک پروژهی پژوهشی مستمر است که طبق برنامه قرار است در بازههای پنجساله و در قالب ویراستهای پیاپی، روزآمد و تکمیل شود. بهجهت پویایی موضوع این دانشنامه، در هر ویراست علاوه بر افزودن مقالات جدید، مقالات ویراستهای قبلی نیز درصورت نیاز بازنگری و ویرایش خواهد شد. چاپ نخست ویراست یکم این دانشنامه توسط انتشارات خیمه در 672 صفحه قطع وزیری و شمارگان هزار نسخه منتشر شده و در غرفهی این انتشارات در بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه خواهد شد.
مادرخوانده داعش به دنبال لگدپراکنی علیه شیربچههای فاطمیون
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش مینویسد: امشب مستند
بي بي سي فارسي درباره مدافعان حرم را ديدم. هدف، ظاهرا دلسوزي براي برادران افغاني
بود اما دقيق كه مي شدي روشن بود كه از دلاوران فاطميون كينه به دل گرفته اند.
اگر
حرف اوباما را جدي بگيريم كه گفت در رياض، كارفرمايان داعش را ملاقات كرده؛ يا سخن
رييس سابق سرويس اطلاعات دفاعي امريكا را كه به فاكس گفته بود داعش را غربي ها ساختند؛
يا سخنان نخست وزير سابق كويت را كه گفته جنگ در سوريه جنگ ماست نه جنگ ملت اين كشور؛
پس منطقي است نتيجه بگيريم دولت فخيمه بريتانيا به عنوان مادرخوانده داعش، به بوقچي
هايش دستور داده، عليه شيربچه هاي فاطميون -كه خار چشم داعشند- لگدي بپرانند.
رحمت خدا بر شاگردان عليرضا توسلي كه نه فقط در دمشق و حلب، بلكه در لندن هم پشت تير و طايفه داعش را لرزاندهاند.
خاطره مقام معظم رهبری از چهره همیشه خندان شهید شاهآبادی
کانال تلگرام دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای با گرامیداشت شهادت شیخ مهدی شاهآبادی در روز 6 اردیبهشت به نقل خاطرة مقام معظم رهبری از ایشان میپردازد.
اعتراف میمون!
داریوش سجادی، فعال اصلاحطلب، دربارة اظهارات سریعالقلم، مشاور رییس جمهور، مینویسد: هم زمان با اظهارات «ولی الله سیف» مبنی بر ثمرات «تقریباً هیچ» برجام «محمود سریع القلم» در مقام عقل منفصل دولت روحانی حرف مهم تری زد که در سایه اظهارات سیف پنهان ماند.
ماجرا به بخشی از سخنان «سعید جلیلی» باز می گردد که ایشان طی یک پرسش و پاسخ در یک نشست دانشجوئی اظهار داشت: «من اگر رئیس جمهور بودم برجام را امضاء نمی کردم» و در واکنش به این جمله «سریع القلم» نیز گفت:
«جلیلی هم اگر رئیس جمهور بود چاره ای جز توافق نداشت. کسی که در جایگاه ریاست جمهوری قرار میگیرد با واقعیتها رو به رو میشود و از شعارها فاصله میگیرد.این ادعا بر این اساس است که جلیلی هم باید با 90 میلیارد دلار معوقه بانکی رو به رو می شد و دولتی را در دست می گرفت که حدود 250 تا 300 هزار میلیارد تومان به بخش های مختلف بدهکار است و 90 درصد بودجه کشور را صرف هزینههای جاری میکند. تمام این مسائل سبب میشد که جلیلی راهی جز همان راهی که امروز روحانی پیموده است نداشته باشد.»
اعتراف سریع القلم میمون است هر چند با تاخیر است و دالی است بر صحت ادعای کسانی که پیش از این گفته بودند: «روحانی انتخاب مردم نبود اجبار مردم بود»
به عبارتی دیگر امروز سریع القلم نیز با اعتراف خود ناخواسته بر این ادعا انگشت تائید گذاشت که روحانی مولود مهندسی انتخابات 92 توسط آمریکائی ها بود که ظفرمندانه توانستند در یک وحدت آرمانی با پراگماتیست های داخلی و بهره وری از سرپل های ارتباطی و اقتصادی «فی مابین» با محمل تحریم های فلج کننده، ملت ایران را در زمین معیشت به زانو درآورده و به گروگان بگیرند تا از آن طریق و بصورت نامحسوس و هدایت شده گزینه مورد وثوق برای حضور در پاستور را مهندسی و مدیریت کنند.
اما و برخلاف فهم سریع القلم چنین تقدیری بدآن معنا نمی تواند باشد که جز روحانی هر کس دیگری هم وارد ساختمان پاستور می شد گریزی از برجام مزبور نداشت! برجام مزبور محصول و معجون و دست پخت مرعوبان و مفتونان و مشعوفان به مناسبات کدخدا سالارانه آمریکایی است!
می شد با لحاظ دوزی درایت در کنار فهمی از تجارت، برجامی را به انجام رساند که لااقل «پایاپای» بود و بجای رویکرد بی معنای بُرد ـ بُرد استوار بر منطق «بده ـ بستان» بود تا بجای آنکه یک طرف همه مطالبات طرف مقابل را گشاده دستانه امربری کند و بعد ملتماسانه چشم انتظار بنده نوازی و ابراز لطف قطره چکانی طرف مقابل بنشیند، عمل را مشروط به عکس العمل می کرد و هر داده نقدی را مُستلزم به ستانده ای نقد می کردند. که نکردند!
هاشمی اصلیترین سرچشمه تحریمها علیه ایران است
مهدی محمدی در تحلیل رابطه بین فتنه 88 و تحریم
مینویسد: يك سال بعد از فتنه ٨٨ مهم ترين سوال براي امريكا اين بود كه خيابان هاي
خلوت شده تهران را چگونه ميتوان دوباره شلوغ كرد؟ پس از مشورت با كساني در تهران،
از جمله نزديكان هاشمي رفسنجاني، نتيجهاي كه گرفتند اين بود كه تنها راه احياي فتنه،
كاناليزه كردن فشار تحريمها به سمت معيشت روزمره مردم است.
قطعنامه ١٩٢٩ و رژيم تحريم هاي فلج كننده مابعد آن، بر اساس اين تئوري شكل گرفت. اكنون هاشمي رفسنجاني ميگويد كساني كه از تحريم ها سود مي بردند، در پي بازگشت آن هستند. اين حرف درستي است. آمران و عاملان فتنه ٨٨ -كه هاشمي در راس آنهاست- اصليترين سرچشمه تحريمها عليه ايران هستند و همين حالا هم با تئوري "برجام هاي بعدي" موثرترين نقش را در احياي مجدد تحريمها ايفا مي كنند.
انتشار تصاوير دیده نشده از حضرت آيتالله خامنهای
دفتر حفظ و نشر مقام معظم رهبری دو عکس دیده نشده از ایشان را در کانال تلگرامیاش منتشر کرد که در ادامه ملاحظه میکنید: